یک شبی مجنون نمازش را شکست ...

ساخت وبلاگ

miss prayer times to defeat a mad night یک شبی مجنون نمازش را شکست

یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او پر ز لیلا شد دل پر آه او

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم می زنی دردم از لیلاست آنم می زنی

خسته ام زین عشق، دل خونم مکن من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو و لیلای تو … من نیستم

گفت: ای دیوانه لیلایت منم در رگ پنهان و پیدایت منم

سال ها با جور لیلا ساختی من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آوارهء صحرا نشد گفتم عاقل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت غیر لیلا بر نیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی دیدم امشب با منی گفتم بلی

 

مطمئن بودم به من سر میزنی در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود درس عشقش بیقرارت کرده بود

مرد راهم باش تا شاهت کنم صد چو لیلا کشته در راهت کنم.

به مجنون گفت روزی ساربانی

چرا بیهوده در صحرا دوانی

اگربا لیلی ات بودی سروکار

من اورا دیدمش بادیگری یار

سرزلفش به دست دیگران است

تورا بیهوده در صحرا دوان است

ازحرف ساربان مجنون فغان کرد

جوابش این رباعی رابیان کرد

درعقد بی ثمر هر کس نشاید

دوای درد مجنون را بداند

میان عاشق و معشوق رمزی است

چه داند آنکه اشتر میچراند

به مجنون گفت کاخر بداختر

گناهی از محبت نیست بدتر

تو را ایزد به توبه امر فرمود

برو از عشق لیلا توبه کن زود

چو بشنید این سخن مجنون فغان کرد

به زاری سر به سوی آسمان کرد

بگفتا توبه کردم توبه اول

زهر چیزی به غیر از عشق لیلا

+ نوشته شده توسط چکاوک در پنجشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۶ و ساعت 18:27 |
عاشقانه... چکاوک برای m...
ما را در سایت عاشقانه... چکاوک برای m دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : easheghanezm3 بازدید : 396 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 19:24